محدثه بانو یکی یکدونه ی مامان و بابا،دختر دوست داشتنی مامحدثه بانو یکی یکدونه ی مامان و بابا،دختر دوست داشتنی ما، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره
عاشقانه های ناب ماعاشقانه های ناب ما، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره

خاطرات دختر کوچولوی مامان راضی وباباعلی

مامان راضی شـــــــاعــــــــر شده

سلام دلبرم ،خانومم،عخش مامان، نفسم خوبی جیگر من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ایشالا که همیشه تنت سالم باشه خوکشل تو راهی من   امروز یه دفعه یاد دوران دانشگاه و دوستام و کلاسام افتادم  یادمه یه بار استاد ازمون خواست یه شعر سر کلاس بسراییم . آخه میدونی که من رشتم مربی کودک بود و عاشق سر و کله زدن با بچه ها بودم . امسالم اگه تو را توی دلم نداشتم مثل این 5 سال حتما به کارم ادامه میدادم . درسته حقوق خوبی نداشت اما من عاشق کارم بودم . مدیر مهد مون بهم میگفت زوده نی نی دار نشو تا بتونی بیای سر کار ، اما چه کنم که من بد جوری هوس نی نی خودما کرده بودم الهی که فدای تو دخمل خوشگلم بشم   بگذریم میخوام شعری که توی سال 86 سرودم را برات بزارم توی...
4 دی 1392

بـــعــد از ده روز دوری........

سلام به خدای مهربون خودم . سلام به دخمل نازم بعد ده روز دیشب روضه های عمه تموم شد و من راهی خونه ی خودمون شدم دیروز مادر بهم گفت از فردا که نیستی انگار یه چیزی گم کردم ولی نمیشه که همیشه اونجا بمونم راستش خودمم دلم واسه مامانجون تنگ شده نفسی من  ولی خیلیم دوست داشتم جود بیام خونه خدا را شکر که این 10 روز هم به خوبی و خوشی تموم شد و تو  و بابایی تهنام نزاشتین   یه هفته دیگه وارد هشت ماهگی میشیم نازدونه من دلم واسه نوشتن برات تنج شده بود از دوستای خوبم هم خیلی ممنونم که تو این مدت به وبلاگ نی نی کو کو لوی من سر زده بودن و نظر داده بودن  دوستای مهربونم خیلی خیلی ممنون که تنهام نگذاشتین . دوستون دارم جیــــــــ...
3 دی 1392

خدایا خودت کمکم کن

سلام نفسم سلام عشقم ، جون دلم ، عمرم ، هلوی من چهارشنبه با بابایی رفتیم دکتر . خدا را شکر همه چیز خوب بود . مامانی دیگه عفونت ادراری هم نداشت . از مطب که اومدیم بیرون آقای پلیس بابایی را به خاطر نبستن کمربند جریمه کرد تازه میخواست به دلیل زوج و فرد بودن هم قبض بده اما تا فهمید شما تو دل منی و جایی واسه پارک ماشین نبوده تخفیف داد و جریمه ننوشت                            خلاصه دلبر من تا 8 هم منتظر شدیم تا نوبت سونوی من شد همه چیز خوب بود اما من خیلی نتونستم ببینمت  پیش خودم گفتم چه خوب شد که فیلم سونوگرافیتا توی 5 ماهگی گرفتیم . آخه توی 5 ماهگی همه ا...
3 دی 1392